- غبن داشتن
- زیان داشتن ضرر بردن
معنی غبن داشتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سر پیچی کردن روی تافتن تن ابا کردن امتناع ورزیدن
دستوری داشتن: پرگ داشتن دستوری داشتن مرخص بودن
ربط داشتن چیزی به کسی مربوط به او بودن آن تعلق داشتن وی بدان: . (تبریزی الاصل بود و ربطی باهل صفاهان نداشت) (عالم آرا 1654)، حق مداخله داشتن در آن. یا ربط داشتن چیزی به چیزی قابل مقایسه نبودن آن با این بسیار برتر بودن آن از این (پارچه ای که امروز خریدیم ربطی به پارچه دیروز ندارد)
یازستن میل داشتن مایل بودن
حقیر شمردن، خوار شمردن خفیف شمردن خوار شمردن
مطلع بودن
سخن گفتن بیان کردن، مکالمه کردن گفتگو کردن
باطل کردن
میل داشتن، مایل بودن
اطلاع داشتن، مطلع بودن
چیره و پیروز بودن، کنایه از بیشتر بودن
غم و اندوه را در دل نگه داشتن، غم خوردن، غصه خوردن
دارای قصد و هدف بودن، قصدی به سود خود و زیان دیگری داشتن، کینه و دشمنی داشتن
بی وفایی کردن، پیمان شکستن، خیانت کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، نیرنگ ساختن، گربه شانه کردن، غدر اندیشیدن، اورندیدن، ترفند کردن، شید آوردن، غدر کردن، نارو زدن، تبندیدن، مکر کردن، چپ رفتن، مکایدت کردن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، دستان آوردن، گول زدن، فریفتن، کید آوردن، خدعه کردن، سالوسی کردن، تنبل ساختن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، نیرنگ ساختن، گربه شانه کردن، غدر اندیشیدن، اورندیدن، ترفند کردن، شید آوردن، غدر کردن، نارو زدن، تبندیدن، مکر کردن، چپ رفتن، مکایدت کردن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، دستان آوردن، گول زدن، فریفتن، کید آوردن، خدعه کردن، سالوسی کردن، تنبل ساختن
شکیبا بودن تحمل گردن
افزون بودن، برتر بودن، چیره بودن بسیار بودن بیش بودن، چیره بودن پیروز بودن
مراد و مقصودی معین داشتن، سود خود و زیان دیگر جستن، کینه داشتن
مت داشتن لغزش داشتن نادرستی داشتن در گفتن خواندن یا نوشتن اشتباه داشتن: املای تو پنج غلط دارد
زیاده روی کردن
دارای نان بودن، اسباب معاش رافراهم داشتن، سودمند بودن فایده داشتن
تباه کردن نابود کردن
Weightiness
pesadez
ciężkość
тяжесть
вагомість
zwaarte
Gewicht
pesanteur